ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم به تو آری ، به تو یعنی به همان منظر دور به همان سبز صمیمی ، به همبن باغ بلور به همان سایه ، همان وهم ، همان تصویری که سراغش ز غزلهای خودم می گیری به همان زل زدن از فاصله دور به هم یعنی آن شیوه فهماندن منظور به هم به تبسم ، به تکلم ، به دلارایی تو به خموشی ، به تماشا ، به شکیبایی تو به نفس های تو در سایه سنگین سکوت به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت شبحی چند شب است آفت جانم شده است اول اسم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بيماري هاي زنان را درمان كنيم رفیق فاب پایگاه تخصصی نماز طراحی سایت و نرم افزارهای تحت وب آهــنگـستآن ایــرانـی xMas Official Website اجناس فوق العاده